چند وقته که دارم فکر می کنم راجب وطنم بنویسم..ولی هر چی فکر کردم و هر چی تلاش کردم نشد ،یعنی یه چیزایی نوشتم ولی دیدم حق مطلب ادا نمی کنه....تازه فهمیدم که من راجب ایران هیچی نمی دونم ...آخه میهنم خیلی بزرگتر از اون چیزایی که من فکر می کردم....به یاد این شعر تاریخی زیبا افتادم ..شاید این شعر بتونه تا حدی حق مطلبو ادا کنه...به امید اینکه ایران و ایرانی همیشه پایدار باشه...
ای ایران....
ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای … دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو ، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت دُر و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم
برگو بی مهر تو چون کنم
تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست ، اندیشه ام
در راه تو ، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از … آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون ، شد پیشه ام
دور از تو نیست ، اندیشه ام
در راه تو ، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما